رهامرهام، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 28 روز سن داره

ثبت خاطرات رهام

دایره لغات رهام در ۲۶ ماهگی

مامان جون یا مامان جان جدیدا به من میگه بابا جون و بابا جان هم به باباش میگه هردفعه مارو یه چیزی صدا میکنه بابابی مامامی بابی مامی 😂😂😂😂 برام کگج .بهرام کرج  مرضی همدا.مرضی همدان  بابا مزابا .بابا مغازه  ماچین پارکینگ .ماشین پارکینگ دادی .شادی  مرگم .مریم  لوگولی .گلابی  ناگاگی .نارنگی  پقابا .پرتقال  پوگک‌.پوشک  مومو .لیمو  جوراب.جوراب  دلوار.شلوار  نگال.چنگال موشک  جیپ پلو  پاشو پوین .پروین  عمو مهدی  برگام .فرهام  ندلی .صندلی  منیر .پنیر دزا.غذا  کاکاکو.کاکائو میز&...
12 آذر 1398

سرگرمی من و رهام

این عکس برا دوهفته پیش اخرین روزی که به پارک بردمت اخه کارمن و رهامم این بود هر روز بریم پارک تابستون بعد ازظهر میرفتیم وقتی هوا سرد شد صبحها میرفتیم وقتی اسباب کشی کردیم دیگه پارک تموم شد و نرفتیم خونه جدید که اومدیم خیلی بهونه پارک و میگیری ولی چی کنم هم هوا سرده و هم ‌الان تازه خوب شدی سرما خورده بودی ولی نمیدونم چرا سرفه ات تموم نمیشه ومن مجبورم تو خونه یجوری سرگرمت کنم یکم سخته ولی چی کنم همه میگن رهام ددای شده باید ترکش بدی    ...
6 آذر 1398
1